دل نوشته هایی برای پسر عزیزمان الوین

سلام ني ني ماماني جون الان از خونه زن عمو شيوا جون ميام رفته بود مشهد من و بابايي هم رفته بوديم استقبالش اين چند مدت نتونستم برات حتي يه جوراب بخرم اما قسمتت اين بود كه اولين كادوت از مشهد بياد زن عموت برات يه بلوز شلوار ناز و كوچولو گرفته خيلي نازه انشاا.. قسمت خودش شه من براش كلي لباس بچگونه بخرم.   ...

عزيز گلم اينم مشخصاتت تو هفته 18 بارداريه سونوگرافي حاملگي حاملگي با يك جنين زنده و متحرك و با ضربات قلبي منظم نمايان است. FHR= 141BMP قرار فعلا طولي و سر در وضعيت بريچ است. رشد سونوگرافيك با معيارهاي FL=24 , Hc= 131 , BPD= 35 در حدود 5/16 – 17W ميباشد.جفت خلفي بوده حاشيه تحتاني آن تا مجاورت INT.OS برابر با 9mm اندازه گيري شد..( low lying) و ميزان مايع آمنيوتيك نرمال است.  ماماني فدات شه رفته رفته بزرگتر ميشي و ماهها داره تموم ميشه تا 5 ماهه ديگه مياي پيشم و بغلت ميكنم .

سه شنبه وقت دكترم بود با بابايي رفتم مطب به دكي گفتم يكسري آزمايشات سلامت جنين هست ميخوام اونو برام بنويسي .اما دكي گفت اكثرا اين آزمايشات رو براي زوجهايي كه فاميل هستن و يا ناهنجاري  تو خانوادشون دارن مينويسيم براي شما لازم نيست.  منم زياد تاكيد نكردم فقط سونو معمولي نوشت تا وقت سونو ي من برسه يه ساعت منتظر مونديم تا اينكه رفتم تو همين كه رو تخت دراز كشيدم  قلبم شديدا ميزد و دل تو دل نداشتم همش استرس داشتم ،تا اينكه دكي سونو كرد واي ديدم داري اون تو تكون ميخوري اولش يه جوري شدم اما بعدش دلم آروم گرفت كه تو دلمي و داري تكون ميخوري همه چي نرمال بود اما باز پايين بودي و دكي گفت نسبت به ماه قبل بهتره . همين كه پرسيدم جنسيت ...

سلام عزيز دلم فردا آخرين روز از پايان هفته 17هست . از چهارشنبه تا به امروز كه جمعه است خونه ننه بودم. خيلي خوش گذشت پسر دايي هات( باباك و اتابك ) و پسر عمه ات ( حامد ) از ديدنم خيلي خوشحال بودن.  چند وقت پيش هوس خوردن گوشت گنجشك كرده بودم كه هر كاري كرديم نتونستيم پيدا كنيم .اما ديروز دايي محبوبت چند تا آورد واي خيلي خوشمزه و خوش طمع بود برا من كه حرف نداشت هنوزم طعمش تو دهنمه .خيلي چسبيد. حتما تو هم از خوردنش لذت بردي. امروز بابايي بعد ناهار اومد دنبالم و بهم گفت كه ديگه زياد اينجا نمونم و اين چند روز خيلي تنهايي كشيدم .  بابايي خيلي دلتنگ من و تو بود . الان باهم خونه خودمونيم . مثل هميشه اون با كتابا مشغوله منم وبلاگمو ...

 شنبه رفته بودم مدرسه، اون روز هم همش میخواستم اجازه بگیرم و برم بهداشت برا تشکیل پرونده از خوش شانسی یکی از همکارا اومد و گفت کلاستو میخوام منم خیلی خوشحال شدم با خود گفتم که این دو ساعت کلی کار میتونم انجام بدم به مهداد زنگ زدم و با هم رفتیم بهداشت. به خانم رابط تو بهداشت گفتم که باردارم و برای تشکیل پرونده اومدم، اونم گفت خیلی دیر اومدی این چند مدت کجا بودی چرا قبل بارداری نیومدی تا یسری آزمایشات رو انجام بدی . خلاصه آخرش گفتم که قبلا این آزمایشات رو انجام دادم . بعد برام یه سری آزمایش نوشت و گفت فردا باید قبل ساعت 9 بیای برای آزمایش دادن. مسئول آزمایشگاه هم پودری به نام دکستروز منو هیدرات داد تا یه ساعت قبل اومدن تو آب حل کنم و ...

 اينم سونوي حاملگيم من در پايان سه ماهه اول حاملگي سونو رفتم حاملگي با يك جنين زنده و متحرك و با ضربات قلبي منظم نمايان است. FHR= 157BMP قرار فعلا عرضي و سر در سمت چپ است.رشد سونوگرافيك با معيارهاي FL=9 , BPD= 20 در حدود 5/12 – 13W ميباشد. جفت خلفي بوده حاشيه تحتاني آن تا مجاورت INT.OS كشيده شده است. ( مارژينال ) و ميزان مايع آمنيوتيك نرمال است. در آندكسها توده كيستيك ديده نشد. نظريه : حاملگي 5/12 – 13w سونوگرافي كنترل در سه ماهه سوم از نظر بررسي محل جفت توصيه مي شود. ...

 دیروز پنج شنبه با بابایی رفته بودیم دکتر . به دکی گفتم که برا تشکیل پرونده اومدم و ضمنا سه ماهه اولم داره تموم میشه. دکتر برام سونو نوشت اما سونوی معمولی . با بابايي برا سونو پايين اومدم و بيشتر از نيم ساعت منتظر شديم تا نوبت ما بشه دل تو دل نداشتم همش استرس و نگران بودم.آخه يه خانومه تو مطب دكتر بود كه جنينش رشد نكرده بود و بايد كورتاژ ميشد اين خانم بدجوري نگرانم كرد.  تا اينكه نوبت من شد بدون بايي رفتم داخل ،خانومه معاينه كرد و سونوي قبلي رو هم ازم خواست. همين كه گفت رشد جنين خوبه دلم آروم گرفت خيلي سئوال تو ذهنم بود ازش بپرسم اما يادم رفت فقط گفت جفت پايينه و بايد مواظب باشي .بدون اينكه من جنسيت رو بپرسم خودش گفت تشخ...

 امروز شکر خدا هفته 12 رو تموم کردی و وارد هفته 13 شدی. با اینکه هنوز حالت تهوع دارم .این هفته به احتمال زیاد برای سونوی ان تی میرم دکتر ، اما نمیدونم جنسیت نی نی جان عزیزم مشخص میشه یا نه.  برای من مهم اینه که صحیح و سالم باشه. ...

وای خدا به هیچ کس روز بد نده . چند روزه که شدیدا سرما خوردم و اصلا حال خوشی ندارم چهارشنبه بعد از  مدرسه با مهداد رفتیم دکتر عمومی گفت شدیدا سرما خوردی و خوب باید استراحت کنی .برام سرم و چند تا ویتامین با آموکسی سیلین نوشت .  این چند روز همش سوپ جو با مرغ و شیر گرم و چای و لیمو شیرین میخورم اما هنوز بهتر نشدم دیروز و امروز نتونستم مدرسه برم و از بدشانسی مهداد جانم هم سرما خورده. خدا کنه بای نی نی جان عزیزم اتفاقی نیفته.  نی نی گلم امروز 10 هفته و یه روزته. ...

سلام عزيز دلم امروز 15 هفته و دو روزته و الان همه جه برفيه،خيلي متظرتم تا بياي بغلم . ديشب كلي برف باريد و سال بعد همين موقع با هم برف بازي كنيم. بابايي رفته مدرسه اين چند ماه بابايي سرگرم خوندن دكتري است و ماماني رو تنها ميذاره و با كتابا مشغول ميشه و منم بي جهت همش بهش گير ميدم و اونم ازم ناراحت ميشه، اما خدا رو شكر ميكنم كه تو پيشمي و ماماني رو تنها نميذاري ،ميخوام كه بهم قول بدي كه ماماني رو تنها نذاري و همش پيشش باشي.  منو و بابايي خيلي مشتاقيم تا اين چند ماه هم زودي بگذره و بياي پيشمون . تا زندگي خوب و شيرين هميشگي رو سه تايي كنار هم ادامه بديم . انشاا.. تا اون موقع بابايي از دكتري هم قبول ميشه. ...